قلم کاری یکی از هنرهای دستی ایران است که شهرت آن در اصفهان بیشتر از دیگر نقاط ایران است.
هنر قلم کاری در واقع نوعی طرح اندازی بر روی پارچههای پنبه ای مثل کرباس میباشد که این هنر از جمله هنرهای بومی و اصیل اصفهان است. در این هنر به صورت دستی طرحهایی را روی پارچه توسط مهرهای چوبی طرحدار رسم میکنند.
تاریخچه قلم کاری
قلمکارسازی از پیشههای کهن و قدیمی ایران است که قرنها در اوج شهرت بوده است.
این هنر به همراه نقاشی روی پارچه از دوره
مغولها در ایران مرسوم شد و در دوره فوق به علت حمایت و شتیبانی خوانین
مغولی، پارچههای منقوش و چینی در بازارهای ایران فروش فوقالعادهای پیدا
کرده بود. ایرانیان نیز برای رقابت با چینیها دست به ابتکاراتی زدند که از
آن جمله ابداع نقاشی به روی پارچه یا به اصطلاح پارچههای قلمکار است. در
حقیقت میتوان گفت دوره پررونق این صنعت از زمان صفویه شروع و به اواسط عصر
قاجاریه ختم گردید. در زمان صفویه این هنر گسترش بیشتری پیدا کرد و بالا
بودن حجم تقاضا برای این گونه پارچههای نقش دار و محدود بودن مقدار تولید و
عرضه ی این محصول، صنعتگران را به چاره اندیشی و پیدا کردن راه حل جهت
عرضه بیشتر با همان کیفیت هنری وا داشت. در این مورد، تنها راه چاره را
ایجاد نقوش مورد نظر روی قالب و انتقال طرح قالبهای مذکور به وسیله ی رنگ
روی پارچه دانستند. در این زمان، بیشتر لباسهای مردانه و زنانه از
پارچههای قلمکار تهیه می گردید و این پارچهها در آن زمان شهرت فراوان
داشت. یک نوع قلمکار با طرح و نقش خاص خود به نام دلگه جهت لباس مردانه و
زنانه تهیه میشد. از دیگر انواع قدیمی قلمکار میتوان خمرهای زریا اکلیلی،
جیگرنات قرمز و جیگرنات بنفش را نام برد. هنرمندان در آغاز تنها از یک یا
چند قالب استفاده میکردند و بقیه را با دست میکشیدند ولی پس از چندی با
طراحی روی کاغذ و انتقال این طرحها بر روی قالب و حکاکی و قالب تراشی،
استادکاران فن توانستند به طور کلی محصولات قلمکار را به وسیله قالب زنی
تولید کنند. نقشهای قلم کار در ابتدا شامل گل و بوته و اسلیمی بود که از
مینیاتور برگرفته می شد؛ اما
بعدها در دوران قاجار با تحول در نقاشی آن
دوران، عده ای بر آن شدند تا نقاشیهای عامیانه و مردمی را وارد قلم کار
کنند و به جای استفاده از نقشهای سنتی از نقوش مذهبی یا حماسی آن زمان در
قلمکار استفاده کنند. بدین ترتیب پارچههای قلمکار قهوه خانه ای ابداع شد.
در کنار این پارچه ها، پردههای مذهبی نیز بوسیله هنرمندان قلمکار ساز
بوجود آمد. پرده هائی از شرح جنگها و حماسههای ائمه اطهار بخصوص حماسه
سالار شهیدان، زینت بخش تکایا و حسینیهها و مساجد شدند و قلمکارهای اصفهان
در شهرهای دیگر نیز طالبان فراوان یافت. شهرهای بزرگ و مهمی مانند شهر ری و
یزد و کاشان و سیرجان و کرمان علاوه بر پردههای مذهبی و تصاویر قهوه خانه
ای خریدار جانماز و سفره و رومیزی و دستمال و انواع لباس هائی شدند که در
اصفهان تهیه میشد.
با پیروزی انقلاب و تأسیس رشتههای
هنر در دانشکدههایی مانند دانشگاه فارابی، استادان سنتی این هنر، مورد
توجه قرار گرفتند و از تجربیات آنان بهره برداری گردید. در حال حاضر، شهر
اصفهان مرکز تولید قلمکار ایران است و در شهرهای دامغان و سمنان هم نوعی
قلمکار خاص منطقه تهیه میگردد. سازمان علمی فرهنگی ملل متحد (یونسکو) به
تازگی به منظور ارج نهادن به این هنر ایرانی و تقدیر از تعالی آن در نزد
هنرمندان، مهر اصالت آن را در اصفهان به یکی از هنرمندان این فن اعطا کرد.
محصولات قلم کاری
مجصولات قلم کاری در گذشته
محصولات قلم کاری در گذشته بیشتر بزرگان و توانگران جامههایی زیبا و فاخر از پارچههای قلم کار میپوشیدند که گاهی طلا و نقره هم دربافت آنها به کار میرفت. زین و یراق و آذینهای اسبها نیز از همان قلم کارها پرداخته میشد.
خیمه و خرگاهها را هم از پارچه پرنقش
و نگار میساختند. گاهی یک دیوار را سراسر از پارچه قلم کار میپوشاندند و
یا از آن به عنوان پرده استفاده میکردند. در جشنها و مراسم مذهبی با قلم
کار پر نقش و نگار، طاق نصرت میساختند و گاه گذرگاهها را با پارچههای
قلم کار میپوشاندند. بر زیراندازهای قلم کار نماز میگذاشتند و جامهریهای
نمازشان از بافتههای قلم کار بود. پرده ها، رومیزیها و بقچههای نو
عروسان هم اغلب از پارچههای قلم کار بود که هنوز هم، کم و بیش در بسیاری
از خانهها این بافتههای زیبا یافت میشود.
محصولات کنونی قلم کاری
محصولاتی که امروزه از پارچه قلمکار تهیه میشود عبارتند از: لباس، سجاده، سفره، رولحافی، پرده، مجمعه پوش، بقچه، سوزنی، حمام، قطیفه، کتیبه، کلاه، قبا، شلیته، روکشصندلی، رومیزی، روتختی، دستمال، زیر لباسی، سربخاری، کیف، دامن، کفش زنانه و برای مصارف دکوراسیون.
قالبها
در این صنعت قدیمى ایرانی، نقش بوسیله مهر چوبى بر روى پارچه منتقل مىشود. به کلیشه یا مهرى که نقش روى آن زده مىشود، قالب گویند. استاد کاران قدیمی بهترین چوب را برای تراش قالب، چوبهای گلابی و زالزالک تشخیص دادهاند که معمولاً چوب زالزالک را برای قالبهای ریز استفاده میکردند که این روش تا اکنون نیز هم چنان ادامه دارد؛ چوب گلابى نیز مقاوم و سخت است و تغییر فرم نمىدهد.
آماده سازی قالب
قالب تراشی یکی از هنرهای ظریف و بسیار مهم و قدیمی اصفهان است که از استادان این فن فعلاً به جز عده معدودی باقی نمانده اند.
هر چه نقشها در یک قالب درشتتر
باشند کار تراش آسانتر و هر چه نقوش ریزتر باشند به همان نسبت کار تراش
مشکلتر میشود. قالب سازی، اولین و مهمترین مرحله قلم کارسازی است. همچنین
حساسترین و ظریفترین مرحله آن بشمار میرود و میتوان گفت تنها هنر قلم
کار سازی در قالب سازی آن است.
برای اینکه یک قالب کامل شود، از ابتدا یعنی جور کردن چوب تا زمانی که قالب آماده نقشزنی میشود، چندین مرحله طی میشود که عبارتست از:
1- جور کردن چوب قالب که به سه دلیل صورت میگیرد: دوام چوب را
زیادتر میکند، چوب را برایتراش نرم میکند و مانع نفوذ و ایجاد تغییرات و شکستگی
در آن میشود.
2- لیسه یا پولیش کردن چوب
3- طرح ریزی که در آن پوسته سائیده شده انار یا ما زوج را با لعاب کتیرا مخلوط کرده، مایع حاصله را روی سطح صاف چوب میمالند تا طرح آماده شده از رو ی کاغذ بر روی چوب منتقل شود.
4- مرحله آخر پیه دادن قالب قلمگیری است که برایاستحکام و غیر قابل نفوذ کردن قالب صورت میگیرد.
سپس قالب ساز نقش دلخواهش را روی قالب بر میگرداند و بعد به حکاکی آن نقش میپردازد. بعد چوهای اضافی دور طرحها را میبرد و در پشت چوب، دسته ای برای قالب درست میکنند و قالبها را روغن میزنند تا بر دوام آن افزوده شود.
انواع قالبها
انواع مختلف قالبها عبارتند از:
قالبهای تصویر عشاق مانند یوسف و زلیخا، لیلی و مجنون، شیرین و فرهاد، خسرو و شیرین و ...
قالبهای تصویر داستانهای کهن همراه با تصاویری از حیوانات مانند روباه و لک لک و گاهی صور وهمی و حیوانات خیالی برای بزرگ جلوه دادن حوادث.
قالبهای تصویر آثار تاریخی مانند تخت جمشید، چهل ستون، سی و سه پل و ...
قالبهای تصویر شعرا و علماء ماننتد فردوسی، ابن سینا، خیام، حافظ و ...
قالبهای تصویر حیوانات مانند طاووس، آهو، فیل، اسب، شتر و ...
قالبهای تصویر مناظر طبیعت.
قالبهای تصویر رامشگران و نوازندگان.
قالبهای تصویر گل و بته و اسلیمی
رنگهای قلمکاری
تمام رنگهایی که در ساختن پارچههای قلم کار بکار برده میشود، رنگهای گیاهی است. درکارگاه قلم کاری، استاد رنگساز است که با اطلاعات وسیعی که درباره گیاهها و املاح معدنی دارد، رنگهایی را که در نقش زدن از آنها استفاده میشود، میسازد.
در ساختن قلمکار، بیشتر، از دو رنگ مشکی و قرمز استفاده میشود که برای ساختن رنگ مشکی از موادی مانند: کتیرا، اکسید، آهن، زاج سیاه و روغن کرچک و برای ساختن رنگ قرمز از موادی مانند گل سرخ، روغن کنجد، زاج سفید و کتیرا استفاده میشود؛ گاهی هم برحسب مورد رنگهای ترکیبی مانند آبی یا نیلی، سبز زرد و قهوهای به کار میبرند. معمولاً از پنج رنگ سیاه، قرمز، آبی، سبز و زرد بعنوان رنگهاى اصلى و از قهوهاى و سایر رنگهایى که از ترکیب این رنگها بهدست مىآید، بهعنوان رنگهاى فرعى استفاده مىشود.
وسایل مورد نیاز قلم کاری
مواد مصرفی قلمکار سازان بسیار متنوع است ولی آنچه که قابل توجه است عبارتست از: پارچههای متقال، کدری و چلوار، کتیرا، پوست انار، رنگ گیاهی زاج سفید، نیل، قالب، روغنگلیسیرین و آلیزارین.
مراحل قلم کاری
مراحل قلم کاری عبارتند از:
آماده کردن پارچه
پارچههای سفید را پنج روز، طوری که تکان نخورد در آب رودخانه میگذارند. بعد یک سر پارچه را میگیرند و سر آزادش را محکم به سنگ میزنند. این کار را برای این میکنند که مواد زائد از پارچه بیرون رود و به اصطلاح آبخور شود. بعد که پارچهها زیر آفتاب خشک شد، پارچهها را دندانه میکنند؛ یعنی پوست انار را به هلیله مخلوط میکنند و در آب حل میکنند و پارچهها را در این محلول فرو میبرند. با این کار پارچه به رنگ زرد مایل به کرم در میآید.
نقش زدن
نقش زدن همان چاپ پارچه است؛ یعنی برگرداندن نقش قالبها به رنگهای مختلف روی پارچه آماده شده. این مرحله، سطح قالب را با رنگ میپوشاند و بعد آن را روی پارچه ای قرار میدهد و با دست ضربه محکمی به روی قالب میزند. در هر کارگاه، هر قالب زن یک رنگ را نقش میزند و برای رنگ بعدی پارچه را به نفر کنار خود میدهد. ابتدا قالبها را با رنگ مشکى روى پارچه مىزنند تا طرح اصلى مشخص شود. سپس قالبهاى دیگر را که هر یک داراى یک رنگ است، روى پارچه مىزنند. این کار آنقدر ادامه پیدا میکند تا رنگها تکمیل شود؛ یعنی هر قسمت از نقش قالب به رنگ دلخواه در آید. همین که تمام نقشها و رنگهای دلخواه به این ترتیب روی پارچه سفید منتقل شد، کار نقش زنی به پایان میرسد و پارچههای نقش دار برای ثابت کردن رنگها به رودخانه میبرند.
ثابت کردن رنگ
پارچههای نقش سیاه و قرمز گرفته را پس از شستن و خشک کردن در پاتیلی فرو میبرند که محتوای آب جوش، گرد پوست انار و الیزارین است. قبل از تماس با الیزارین، رنگ قرمز نقشها حالت اصلی خود را ندارد و به رنگ چرک است. الیزارین باعث میشود که رنگها به حالت اصلی خود ظاهر شوند. الیزارین، همچنین به ثابت شدن رنگها کمک میکند. بعد از این که پارچه را از پاتیل الیزارین بیرون آوردند، آن را باز هم در آب رودخانه میشویند و سپس آن را محکم به سنگ میکوبند تا آب و الیزارین آن گرفته شود.
پس از خشک کردن پارچهها را دو قسمت میکنند: یک قسمت را که میخواهند با همان زمینه کرم باقی بماند، برای مرحله بعدی چاپ، یعنی گرفتن رنگهای دیگر، بار دیگر به کارگاه نقش زنی میفرستند. قسمت دیگر، پارچه ای است که میخواهند رنگ زمینه اش سفید شود و باید مرحله سفید گری را بگذراند.
سفید گری
پارچههایی را که لازم است رنگ زمینه شان سفید باشد با محلولی که از گاو فراهم میشود، خیس میکنند و پارچه را طوری روی زمین پهن میکنند که نقشهایش رو به زمین و پشت به آفتاب باشد. سپس پی در پی بر پارچه آب میپاشند تا نمدار و خشک نشود. کار سفیدگری پارچه در تابستان 5 روز و در زمستان حتی تا یک ماه طول میکشد و این بستگی به درجه حرارت و مدت زمان تابش مستقیم خورشید دارد.
پس از تمام شدن کار سفید گری، کار چاپ رنگهای آبی ، زرد و سبز روی پارچه شروع میشود و به این ترتیب پس از یک شستشوی دیگر پارچه، کار تقریباً به پایان میرسد.
هنر ملیله کاری
ملیلهکاری شاخهای از هنر فلزکاری است که با مفتولهای نازک نقره و مس انجام میپذیرد.
هنر ملیله کاری امروزی، محصول کار با نقره و مس است که به صورت محصولهای باریک در آمده است و با صرف وقت و دقت فوق العاده و مهارت و هنرمندی ملیله کار، با بهره گیری از نگارههای سنتی و طرحهای اسلیمی به هم پیوند و ارتباط یافته است.
شمشهای نقره را با چکش یا دستگاه نورد به شکل مفتولهای چهارپهلو، باریک میکنند و ابتدا نقشهای کوچک را میسازند؛ سپس آنها را در کنار هم در یک قالب قرار داده و با نقرهای با عیار پایینتر لحیم میکنند.
تاریخچه ملیله کاری
بر اساس کشفیات باستانشناسی، به روایت اکثر محققان، قدیمیترین اشیائی که میتوان ریشه ملیله ایران را در آن جستجو کرد، به سالهای 330 تا 550 ق.م تعلق دارد و متعلق به دوره هخامنشیان میباشد. در دوران ساسانی نیز، ظروف گران قیمت و سرشار از ذوق و سلیقه هنری صنعتگران فلزکار و مخصوصاً نقره کاران، برای مصرف طبقات مرفه جامعه ساخته میشد. در برخی موارد استفاده از سنگهای قیمتی، زیبایی این اشیاء را دو چندان مینمود.
آثار بدست آمده در "دورآلورپوس"، گواه آن است که طی سالهای 324 تا 330 ق.م نیز، ساخت مصنوعات ملیله در ایران رواج قابل ملاحظه ای داشته است. همچنین در آثار کشف شده از شوش ، همدان و گنجینه جیحون، میتوان به قدمت این هنر پی برد.
پروفسور"آرتور اپهام پوپ" در کتاب "شاهکاری هنر ایران" ضمن اشاره به زرگری و نقره کاری در سالهای بعد از ظهور دین مبین اسلام، به مقداری ملیله که از منطقه "ری" به دست آمده و به قرن ۱۲ میلادی تعلق دارد، اشاره کرده است.
ملیلهکاری یکی از صنایع دستی اصفهان و زنجان است. در این شهر کالاهای نقره مانند سینی، قندان، گیره استکان، گلسینه و... با روش ملیلهکاری ساخته میشود. درباره تاریخچه ملیله زنجان اطلاعات جامعی در دست نیست؛ اما از دو طریق میتوان به قدمت این هنر ارزنده پی برد: اول با نوشتهها و سفرنامههای سیاحانی که به این منطقه سفر کرده و از هنر زیبای ملیله کاری در این منطقه یاد کرده اند؛ دوم با استفاده از آثار باقی مانده ملیله بسیار اندکی که وجود داشته و اغلب متعلق به دو سده اخیر است. از آنجا که ملیله کاری نیز یکی از شاخههای فلزکاری است، میتوان مسیر حرکت آن را در بطن فلزکاری منطقه جستجو کرد.
ملیله کاری تا قبل از دوره پهلوی، در
هزاره اول هجری قمری به عنوان هنر دستی بومی زنجان فقط در این شهر معمول
بوده است و در زمان حکومت رضاخان با مهاجرت تعدادی از هنرمندان این شهر به
تهران و اصفهان، در سایر نقاط کشور نیز رواج یافت. سرویسهای چای و شربت
خوری، جعبه جواهرات و دسته چاقو عمدهترین دست مایه هنرمندان زنجانی در
سالهای بعد است که به تدریج بر انواع این دست یافتههای زیبا، از جمله
زیور آلات افزوده میشود. رونق این هنر و صنعت از دوران سلجوقی آغاز و در
دوران صفویه به اوج خود رسید. در دوران
سلجوقی، اکثر سازندگان آثار نفیس
فلزی، هنرمندان خراسانی ساکن در شرق و شمال شرقی ایران بودند که عده ای از
آنان به علت جنگهای خونین و زد و خوردهای محلی، ترک وطن کرده، در سایر
شهرها از جمله زنجان، بروجرد، همدان، تبریز و به ویژه شهر موصل اقامت
گزیدند. در زمان قاجار نیز، صنایع دستی از جمله ملیله کاری، از رونق بسیاری
برخوردار بود. از دوره قاجاریه به این سو مقداری سرقلیان، گیره استکان یا
سینی در اندازههای مختلف، گوشواره و... باقی مانده است که بخشی از آنها در
موزههای داخلی و خارجی و قسمتی دیگر در مجموعههای خصوصی یا نزد
خانوادهها نگهداری میشود.
وسایل مورد نیاز در ملیله کاری
مواد اولیه شامل طلا، نقره و مس میباشد که به صورت خام در طبیعت یافت می شود و تبدیل به شمش شده، سپس ورق گردیده و بریده می شود. عمدهترین ماده اولیه ملیله کاری را نقره تشکیل میدهد. سایر مواد مصرفی مورد نیاز در ملیله کاری را موم طبیعی، تیزاب، زاج سفید و جوهر گوگرد تشکیل میدهد. بطورکلی، ابزار کار ملیله کاری شبیه ابزار و ادوات زرگری است.
ابزار آلات ملیله کاری
1- کوره: شامل کورههای زغالی یا کورههای گازی می باشد که جهت ذوب فلزات، حرارت تولید می کنند و دمای آنها معمولاً بالای 1300 درجه سانتی گراد می باشد.
2- بوته: ظرفی است استوانه ای شکل که جهت ذوب نقره از آن استفاده می شود؛ جنس آن از گرافیت و ظرفیت کوچکترین آن تقریباً 50 گرم و بزرگترین آن یک کیلوگرم است.
3- حدیده: ابزاری است برای تهیه مفتولهای نقره با قطرهای مختلف به شکل استوانه که از دو لایه بیرونی و رونی تشکیل شده است.
4- ریجه(ریژه): قالب فلزی می باشد که نقره بعد از ذوب، داخل آن ریخته می شود.
ریجه دو نوع است:
- مدادی که جهت تهیه شمش استفاده می شود
- کتابی که برای ساخت نقره صفحه ای استفاده می شود
5- دستگاه نورد: شمش ملیله ای را به مفتول تبدیل می کند.
6- دمبوری: که حاوی یک مخزن بنزین، یک دم هوا و همچنین یک مشعل می باشد و جهت آتشکاری جزئی به کار می رود.
7- انبر آتش کاری: دارای دسته ای بلند بوده و هنگام آتش و لحیم کاری استفاده می شود.
8- مته برقی: برای سوراخ کردن برخی قسمتهای زمینه کار استفاده می شود.
9- تخته تاب: دو قطعه چوب که برای تابیدن مفتول نقره ای بکار می رود.
10- قیچی: برای بریدن ورقههای آهنی و قطع مفتولهای نقره ای استفاده می شود.
11- فرچه یا برس سیمی: برای پاک کردن ناپاکیها و چرک از روی ملیله استفاده می شود.
12- آینه سوهان: برای براق کردن و شفاف نمودن سطح کار نقره استفاده میشود.
13- جفت: برای شکل دادن مفتول ملیله به ریز نقشها بکار می رود.
14- قالب ریخته گری: برای ساختن اشیاء از قبیل پایه و دسته استکان بکار می رود.
15- دندانه: برای تبدیل نوار نقره ای به نوار دندانه دار استفاده می شود.
روش ساخت ملیله
آماده سازی یک محصول ملیله شامل ساخت نوار ملیله و ساخت محصول ملیله میباشد.
ساخت نوار ملیله
برای تهیه نوار ملیله، ابتدا فلز در کوره
قرارگرفته و پس از ذوب شدن در داخل ریجه، ریخته می شود. پس از سرد شدن،
قطعه نقره ای به طول 30- 25 سانتیمتر به قطرحدود 5 میلیمتر بدست می آید.
در مرحله بعد، قطعه نقره ای را بر روی سندان گذاشته و به کمک چکش آنرا
تبدیل به میله ای چهار پهلویی می کنند و مجدداً آن را بوسیله چراغ کوره ای
با شعله گاز حرارت می دهند تا نرم شود و قابلیت انعطاف پیدا کند؛ سپس آن را
از دستگاه نورد عبور داده و بصورت مفتولهای باریکی در می آورند. در بالای
دستگاه نورد چرخ دنده
ای قرار دارد که بوسیله آن می توان دستگاه را
تنظیم و مفتولهایی با قطرهای مختلف بدست آورد. مفتولهای باریک مجدداً در
کوره حرارت قرار داده شده و درون موم گذاشته می شود تا کاملاً موم اندود
شده و آماده حدیده کردن شود. برای حدیده کردن، ابتدا مفتول نقره را از
بزرگترین سوراخ حدیده عبور و سپس آن را از سوراخهای کوچکتری می گذرانند.
در پایان کار مفتول را از کوچکترین سوراخ حدیده عبور می دهند تا مفتول
بسیار نازک و ظریفی با قطر یکنواخت و با شماره 25، بدست آید. آنگاه، دو
رشته از این مفتول نازک را بصورت دولایی می تابند و مفتول دولاتاب را از
میان قسمت مسطح غلطک دستگاه نورد عبور می دهند و در نتیجه از دستگاه نورد،
نوار باریکی به قطر تقریباً کمتر از نیم میلیمتر خارج می شود که همان نوار
ملیله، میباشد.
ساخت محصول ملیله
بعد از آماده شدن نوار ملیله، جهت ساخت اشیاء مراحل ذیل انجام میپذیرد:
در این مرحله، ابتدا صفحه فلزی مستطیل
شکلی را که از جنس متضاد با مفتول کاربردی باشد و دارای ابعاد و اندازههای
مختلف است، انتخاب و یک سطح آن را کاملاً موم اندود میکنند به طوری که
لایه ای به ضخامت ۳ تا ۴ میلیمتر از موم روی صفحه را بپوشاند. سپس قالبی را
که به شکل محصول مورد نظر بریده شده، روی صفحه مسی قرار میدهند؛ بعد
نواری را که دارای پهنایی بیش از نوار ملیله است، از اطراف قالب میگذرانند
تا شکل قالب را به خود گرفته و درون موم قرار گیرد. سپس به وسیله
دیوارههای بعدی، طرح کلی را تقسیم بندی کرده و میانه سطوح را با نقوش
ملیله که قبلاً به وسیله دست و ابزای ظریف با نوار ملیله ساخته شده، پر
میکنند و در آخرین مرحله به وسیله مفتولهای فولادی بسیار ظریف نقشها را
به یکدیگر میبندند تا اشکال ساخته شده به
هم نخورد و سپس به وسیله ذوب
کردن موم، اسکلت ملیله ساخته شده را از صفحه زیرین جدا میکنند. پس از آن،
عمل آتش کاری انجام و کلیه قطعات به وسیله گرده لحیم به یکدیگر متصل
میشود؛ سیمهای فولادی را بریده و جدا میسازند و محصول را که تقریباً کار
ساختش به پایان رسیده، در طشتکی که حاوی محلول رقیق اسید سولفوریک است،
قرار میدهند و یا در داخل ظرف محتوی "راغاب" ( محلول زاج سفید و آبی )
میجوشانند تا اضافات و لکههای نقره از بین برود. در پایان به کمک برس
سیمی ظریفی، ملیله ساخته شده را پاک میکنند و ناهمواریهای احتمالی آن را
به وسیله سوهانهای ظریف و سمباده از بین برده و آن را پرداخت میکنند.
نوع دیگری از ملیله، محصولاتی است که به وسیله خم کردن و لحیم دادن صفحات ملیله ساخته میشود. شیوه تولید این نوع چنان است که ابتدا از ملیله صفحاتی به اندازههای مورد نظر تهیه میکنند و سپس به کمک آنها محصولاتی نظیر گیره، استکان، لیوان، قندان، گلاب پاش، قاب عکس، گل سفید، قاشق چای خوری و... میسازند. به وسیله نقره ای با عیار پایینتر دسته و پایه آن را ساخته و روی کار سوار میکنند. نقوش رایج در ملیله سازی اغلب ذهنی و الهام گرفته از نگارههای قدیمی و سنتی ایران است.
نقوش رایج در ملیله کاری
نقوش رایج در ملیله کاری عبارتند از دندانه، تابیده، جقه، بته جقه، ریزه جقه، برگ فرنگ، برگ، غنچه، پیچ، جفت پیچ پیچک، سه چشمه و یک چشمه است.
محصولات ملیله کاری
تولیدات ملیله شامل انواع مختلف تزئینی همچون گیره، شربت خوری، گل سفید، گلاب پاش، قاب عکس، بشقاب، شکلات خوری، شیرینی خوری، سینی، آینه و شمعدان و... ، انواع مختلف زینتی همچون زنجیر، سنجاق گل سینه و گوشواره است.
بی شک یکی از قدیمی ترین هنرها و صنایع بشریسفالگری است که در مواردی حتی به اعتبار کشف نمونه هایی از آن قدمت و پیشینه تمدنی را هم تعیین کرده اند. اولین نمونه های سفالی مربوط به 8000سال قبل از میلاد مسیح است که بدون استفاده از چرخ ساخته شده است و در کنار آتش و بدون کوره پخته می شده است. در بسیاری از موارد انسان اولیه به تقلید از سبدهایی که با استفاده از ترکه نازک درختان ساخته میشده است سفالینه ها را می ساخت و در برخی از موارد از سبدها بعنوان قالب استفاده می کردند.در 3500ق.م چرخ سفالگری ساده ای اختراع می شود که موجب تحولی شگرف در هنر سفال می گردد. پس از آن انواع تکنیکهای تزئین و رویه آرایی مثل نقاشی، حکاکی و برجسته کاری روی سفال به وجود می آید. پس از کشف چرخ، پیدایش و کاربرد
میناکاری یا میناسازی هنری است که سابقهای در حدود پنج هزار سال دارد و از صنایع دستی محسوب میشود. میناکاری هنرتزئین فلزات (بعضاً شیشه وسرامیک) با مواد رنگین مات یا شفاف، با کمک گرفتن از آتش است که درایران این هنر اصیل در اواخر دوره ناصری به خاموشی گرایید. این هنرشامل فعل وانفعلات پیچیده ی شیمیایی است و یک هنرآزمایشگاهی محسوب میشود و در حقیقت شیئی است که از ترکیب اکسید فلزات با برخی نمکها در اثر حرارت تزئین یافته است. کلیه مصنوعات فلزی از جنس طلا، نقره، مس، برنج، برنزکه به وسیله ی لعاب سفید و یا رنگی پوشیده شده وبا رنگهای مختلف خطوط و نقوشی توسط حرارت بر روی آن ایجاد شده باشد، در زمره محصولات مینا کاری شده قرار دارد. امروزه، این هنر بیشتر بر روی مس انجام میشود ولی میتوان بر روی طلا و نقره نیز آن را به عمل آورد. طلا تنها فلزی است که به هنگام ذوب شدن مینا اکسید نمیشود از اینرو امکان اجرای طرحی همراه با جزئیات و با شباهت هر چه تمام تر بر روی مینا را ایجاد میکند.
در حالی که میناهای مسی و نقره ای چنین کیفیتی را ندارند. امروزه در ایران کانون تولید میناکاری شهر اصفهان وشیرازمیباشد و استادان برجستهای در تولید آثار مینا مشغول به فعالیت هستند. ادامه مطلب ...
هنر خاتم کاری
هنر خاتم کاری یکی از مهمترین هنرهای دستی ایران است. این صنعت، ارزش هنری فوق العاده زیادی دارد و سابقه آن درایران از زمانهای خیلی قدیم بوده است.
خاتم ترکیبی است از چند ضلعیهای منظم با تعداد اضلاع متفاوت (پنج، شش، هفت، هشت و یا ده ضلعی) که با استفاده از مواد اولیه شامل چوبهای رنگی در رنگهای مختلف، مفتول برنج و انواع استخوان تشکیل میشود. خاتم از هنرهای دستی دقیق و پرکار است که تولید و ساخت آن احتیاج به دقت و حوصله زیاد دارد.
در لغتنامه دهخدا، خاتم ساز چنین معنی شده است: «آنکه پارههای استخوان را در چوب با نقش و نگار بنشاند. خاتم سازی عمل خاتم ساز را گویند.»
در دائرةالمعارف فارسی درباره خاتم کاری و
خاتم سازی آمده است:«هنر آراستن سطح اشیاء به صورتی شبیه موزائیک، با
مثلثهای کوچک. طرحهای گوناگون خاتم همواره به صورت اشکال منظم هندسی بوده
است. این اشکال هندسی را با قراردادن مثلثهای کوچک در کنار هم نقشبندی
میکنند.
مثلثها را از انواع چوب، فلز و استخوان میسازند. هرچه
مثلثها ریزتر وظریفتر باشند، خاتم مرغوبتر است. در یک طرح خاتم، برای
ساختن کوچکترین واحد هندسی، حداقل سه مثلث و برای بزرگترین آن، حداکثر
چهارصد مثلث به کار میرود.»
مهمترین مراکز خاتم سازی درایران شیراز، اصفهان و تهران هستند که البته اکثر خاتم سازان در تهران، اصفهانی یا شیرازی میباشند.
تاریخچه خاتم کاری
درباره مخترع و مبتکر خاتم بین خاتم سازان و هنرمندان روایات گوناگونی وجود دارد ولی به درستی معلوم نیست اولین بار خاتم سازی را چه کسی ابداع کرده است.
وقتی " آرتور پوپ"، ایرانشناس فقید، میگوید: " ... یک جفت در که متعلق به سال 1591میلادی است و زمینه آن از چوب گردوست با استخوان و چوبهای دیگری روی آن موزائیک کاری شده که آن را خاتمبند مینامند..." منظورش همین خاتم کاریست. رضاشاه، هفتاد خاتم کار را با شاگردانشان سه سال به کار گماشت تا کار خاتم کاری دیوار کاخ پایان یافت و این بدان معناست که تا آن زمان این هنر سخت پایدار است. خاتم کاری هنوز هم برای تزئین صندوقها و جعبهها، قاب عکس و تکههای سازهای موسیقی و... بکار میرود ولی متأسفانه کیفیت آن بسیار کاهش یافته است.
در دائرةالمعارف فارسی آمده است: «زمان آغاز این هنر دانسته نیست، و آنچه درباره آن گفته میشود با افسانه همراه است. برخی از استادان خاتم ساز هنوز بر این عقیدهاند که هنر خاتم سازی معجزه ابراهیم پیغمبر است»
صنعتگران مصری این روش را مانند بسیاری از هنرها و پیشههای دیگر از قبطیها اقتباس کردهاند. چندین قطعه و لوحه که روی آنها با چوب و استخوان موزائیککاری شده است، در عین الصیره نزدیک قاهره دراوایل دوره اسلام به دست آمده و اغلب آنها درموزه صنایع اسلامی قاهره و یا موزه برلین وجود دارد که یکی ازعالیترین نمونههای این صنعت درموزه متروپولیتن است.
برخی از آثار و نمونههای تاریخی در هنر خاتم عبارتند از:
1. منبر خاتم کاری در مسجد جامع عتیق شیراز دارای قدمت بیش از هزارسال.
2. سقف ایوان اصلی مسجد جامع عتیق شیراز مریوطه به سده هشتم هجری (سده چهاردهم میلادی)
3. درهای خاتم قصر رویایی تیمور گرکانی به نام دلگشا در سمرقند و درهای آرامگاه وی در سال ۸۰۷ هجری(۱۴۰۵میلادی)
4. درهای چوب گردو و روکش استخوان و دیگر چوبهای ساخته شده توسط هنرمندی بنام حبیب الله درسال ۹۹۹هجری(۱۵۹۱میلادی) که درموزه برلین نگهداری میشود.
5. درهای مزین به اشکال هندسی گل و بته، از شهر بخارا که درموزه ویکتوریا آلبرت موجود است.
6. منبر چوبی مسجد لنبان اصفهان با اشکال هندسی و اجزای نقرههای مربوطه به سال ۱۱۱۴هجری(۱۷۰۲میلادی)
7. اتاق هفت در هفت متری خاتم کاری شده به تمامی وسایل موجود در آن، در کاخ مرمر به مدت چهار سال.
8. تالار خاتم مجلس شورای ملی با ۴۰۰ متر مربع خاتم کاری
9. صندوق مرقد امامزاده سید علاء الدین حسین فرزند امام موسی بن جعفر(ع) در شیراز و در جفت خاتم آن بقعه که قدمت آنها 400 تا 450 سال است.
10. قاب آینه خاتم که در تاریخ 1124 ه. ق در کرمان ساخته شده و جزو مجموعه خصوصی مرحوم محمدحسین صنیع خاتم است.
11. در زمان سلجوقیان، درب شبستان مسجد جامع اصفهان و آثاری هم در جاهای دیگر مانند مسجد مصری در جهانباره، خاتم بوده است.
12. آثاری از زمان صفویه مثل درب مدرسة سلطانی چهارباغ که در بازار هنر قرار دارد و دیگری مقبرة شیخ صفی الدین در اردبیل که استادانی از اصفهان در آن کار کرده اند.
13. صندوق مرقد حضرت موسی بن جعفر(ع) و حضرت امام جواد(ع) در سامرا و نیز صندوق خاتم ضریح نرگس خاتون مادر گرامی حضرت حجت الله (عج) در سامره که در زمان شاه سلطان حسین صفوی به کمک استاد جعفر ساخته شده است، از شاهکارهای خاتم آن دوران است.
14. از آثار مربوط دوره زندیه، می توان صندوق مرقد حضرت علی بن ابیطالب(ع) در نجف اشرف، صندوق خاتم مرقد حضرت سید الشهدا (ع) و حضرت ابوالفضل(ع) در کربلا، صندوق مقبره حضرت زینب(س) و حضرت رقیه (س) در سوریه را نام برد.
15. در دوران قاجاریه، ورودی خزانه و حرم حضرت عبد العظیم (ع)، در ورودی موزه ایران باستان و درب مسجد سید اصفهان از خاتم است.
16. در دوره پهلوی، در ساخت صندوقهای حضرت مسلم بن عقیل(ع)، حضرت عبد العظیم (ع)، حضرت شاهچراغ(ع) و امامزاده سید میرمحمد(ع) خاتم به کار رفته است.
خاتم در اصفهان
سابقه خاتم در اصفهان به دوره سلجوقیان میرسد و آثاری از آن باقی مانده است که در بالا نمونههایی ذکر گردید. این هنر به شیوه امروزی، قبل از صفویه و در عهد استیلای ایلخان مغول بر ایران و به دنبال پیدایش رابطه مستقیم بین ایران و چین، به ایران راه یافته است. اوج شکوفایی و تکامل این هنر در دروان صفویه بود. دراین دوران از گوشه و کنار ایران هنرمندان به اصفهان، پایتخت آن زمان آمدند و هنرهای فراموششده این کشور ازنو پایه گذاری شد.
در دوره زندیه و به خصوص در زمان سلطنت کریم خان در اثر تشویق هنرمندان، تحولاتی در هنرهای تزئینی ایران پدید آمد. بعدها در زمان قاجاریه به علت عدم توجه به هنرها، این هنر نیز همانند سایر هنرها از درجه اعتبار و اهمیت افتاد و استادان وهنرمندان این رشته دراین دوران در بدترین وسختترین شرایط زندگی میکردند. بطور کلی، خاتم در زمان قاجار روبه تحلیل رفته ولی باز هم آثاری از آن به جا مانده است.
در ایران پیش از ظهور اسلام گونهای خاتم سازی رواج داشته و شیوه کار آن چنین بوده که از چوب یکرنگ، مکعبهایی به اضلاع چهار میلی متر میبریدند و با طرحهای گوناگون روی صفحهای نصب و میخکوب میکردند و این شیوه تا چند قرن پس از اسلام هم متداول بوده است.
درسال ۱۳۰۷، اوایل دوران پهلوی، مدرسه صنایع مستظرفه به کوشش استاد محمد غفاری (کمال الملک) تأسیس شد و این هنرستان رونق و توسعهای به هنرهای دستی کشور بخشید و پس ازآن کارگاههای خاتم سازی و چند کارگاه دیگر در وزارت فرهنگ و هنر سابق تشکیل شد.
خاتم سازی بعد از انقلاب اسلامی
هنرخاتم سازی بعد ازانقلاب اسلامی ایران در شیراز، اصفهان، تهران و به طورپراکنده دربرخی شهرهای کوچک ایران ادامه پیداکرد. دربررسی خاتم ساخته شده در سالهای بعد از انقلاب اسلامی ایران، متوجه میشویم که طرحها تا حدودی تغییر کرده است؛ با حذف طرحهای خارجی توجه بیشتر به سنت گرایی گشته و با الهام از روح تعالیم اسلامی برای اولین بار نوشته وخط وارد خاتم شده وجملاتی مثل الله اکبر، آیات قرآن و آرم جمهوری اسلامی و ... در متن و حواشی کار هنرمندان ظاهر گشته است.
هنر خاتم سازی بعد از انقلاب اسلامی، در کارگاه خاتم سازی وزارت فرهنگ و هنر سابق تحت نام جدیدی با وابستگی به وزارت فرهگ و آموزش عالی ادامه یافت و از آن زمان تاکنون سمتوسوی طرحها تغییر یافته است.
خاتم سازی
خاتم ابتدا از کنار هم قرار گرفتن مثلثهای بزرگ شکل می گرفت و رنگ چوبهای مصرفی بیشتر سیاه یا سفید بود؛ ولی به تدریج ذوق و سلیقه ایرانی ظرافت کنونی را جانشین زمختی پیشین نمود، تنوعی در رنگهای آن به وجود آورد و رنگهای قرمز، سبز، آبی و زرد را به آن افزود و به جای روی و قلع که قبلا به کار برده می شد و هیچ جلوه و جلایی نداشت، از فلز برنج بهره گرفت.
برخی اساتید نقل کرده اند که از نظر هندسی نیز در خاتم تغییراتی ایجاد گردید و اشکال سه ضلعی، پنج ضلعی، هشت ضلعی، ده ضلعی و دوازده ضلعی به کار گرفته شد که با قرار دادن آنها کنار یکدیگر نقش بندی ایجاد می شود.
در خاتم کاری چوب، استخوان یا فلز را به صورت منشورهای مثلث القاعده برش داده و آنها را به گونه ای کنار هم قرار می دهند که برش عرضی این مثلثهای واحد، دارای اشکال هندسی منظم باشد. سپس با سریش، برشهای نازک را با نظم و ترتیب خاصی روی ورقه نازک چوبی می چسبانند و پس از خشک شدن ورقهها را روی اشیای مورد نیاز جهت تزئین نصب می کنند.
بطور کلی، هنر خاتم شامل دو مرحله زیر است:
1- خاتم سازی که شامل عملیاتی از قبیل طراحی خاتم، تهیه مواد و مصالح و برش مصالح اولیه، ترکیب و ایجاد گل و در نهایت ساخت قامه (جسم مکعب مستطیلی شکل دارای میانگین طول 40 سانتی متر و عرض 10 سانتی متر و قطر 3 سانتی متر از چوب یا خاتم) و برش آن و تهیه لایه خاتم است.
2- خاتم کاری که شامل طراحی زیرسازی، طراحی چسباندن لایههای خاتم بر روی زیرکار، پرداخت و جلا کاری اشیای خاتم کاری است.
مواد اولیه در ساخت خاتم
انواع چوب مانند توسکا، راش، آبنوس، فوفل، گردو، بقم، عناب، نارنج، کهکم، کبوده، افرا، تبریزی، شمشاد
انواع استخوان مانند استخوان و عاج فیل، استخوان شتر، استخوان اسب، استخوان گاو
مفتولهای فلزی مانند برنج، آلومینیوم و بعضاً نقره
و صدف، نخ پرک، سریشم، لاک
فلزات نیز باید آلیاژ مناسبی داشته باشند.
برای استقامت خاتم ساخته شده و مراقبت از آن، از فلزات رنگی در خاتم سازی
استفاده می شود؛ نقره و آلومینیوم برای رنگ سفید و برنج برای رنگ زرد مورد
استفاده قرار می گیرد. به همین جهت برنج که آلیاژ خوبی به شمار می رود،
بیشترین کاربرد را در هنر خاتم سازی دارد و در تهیه
استخوان نیز باید
به مواردی مانند سلامت حیوان ذبح شده، تازگی استخوان و سفیدی رنگ آن توجه
کرد. البته استخوان طی مراحل خاصی از قبیل چربی گیری و خواباندن در آب آهک
آماده کار می شود.
در انتخاب مصالح باید نهایت توجه مبذول گردد تا بهترین نتیجه عاید شود. مثلا، برای تهیه چوب مورد نیاز باید دقت شود که دارای رنگ و بافت مناسبی بوده و گره و ترک نداشته باشد.
وسایل و ابزار کار در هنر خاتم سازی
بطور کلی، وسایل مورد نیاز خاتم سازی عبارتند از: چکش، دریل، مته، انواع ارهها، انواع سوهان، انواع رنده، پرس، تیرهدار یا خطکش قفل، مقار، انواع تنگها، چسبهای مخصوص و....
مراحل کار خاتم کاری
مرحله اول: آماده سازی مواد خام
خاتم کار، باید مواد خام خود یعنی چوب، استخوان، فلز و... را مدتها قبل از اینکه خاتم سازی آغاز شود، آماده کند. در مرحله اول احتیاج به چوبهایی است که رنگهای آن متنوع باشد.
سپس، خاتم کار چوبها را با اره بغل شش بُر به قطعات نازک به اصطلاح خودشان " لا" میبرد. ضخامت هر لا 23/0 و ابعاد آن 5*70 سانتی متر است. لاهای نازک را " لای مثلث" یا " لای بغل شش" یا " لای یک لایی" مینامند؛ علت اختلاف نام آنها بدلیل طرز بریدن آنهاست. سپس آنها را در گوشهای میگذارند تا خشک شود.
استخوان شتر را هم به همین طریق به نوارهای کوچکی بریده و آن را در داخل ظرفهای سفالی به نام "هسین" میگذارند. داخل این ظروف، آب آهک قرار میدهند و استخوانها را حدود 3ماه در آن قرار میدهند تا سفید شود.
در مرحله بعدی مجدداً چوبها و استخوانها را برشهای بسیار ریز میدهند و به آن " شش" میگویند که پهنای هر کدام آن 24/0 سانتی متر است. بعضی از ششهای استخوانی را به هم بسته و آن را در ظرف دیگری که دارای محلول خورنده سبز رنگی است، میگذارند. این محلول سبز، شامل سرکه و نشادر است که براده مس به نام "سواله ی مس" و "دم چرخ" مس به آن اضافه شده است. " شش"ها 4 تا 6 ماه در آّب سبز میماند تا اینکه اثر اسیدی مس در آن نفوذ کرده و رنگ آن را سبز کند. برای کارهای خاتم کاری گرانتر، به جای استخوان شتر از عاج فیل استفاده میکنند.
سپس نوبت آماده کردن " شش"های فلزی میرسد. ششهای فلزی اغلب برنج و در موارد استثنایی از نقره ساخته میشوند. مفتول برنج را به قطعات 70سانتی متر بریده و با چکش دم پهن در قالبهای آن را به صورت شیارهای مثلثی در آورده و بدین ترتیب یک شکل منظم مثلث به نام " سه پخ" در میآید.
اکنون، زمان به شکل درآوردن ششها آغاز میگردد. ششهای کوچک متساوی الاظلاع را " مثلث"، ششهای بزرگتر با قاعده بزرگ را " بغل شش"(سه گوش) و ششهای الماس گون را " جو" مینامند. خاتم کار برای اینکه شکلهای مورد نیاز خود را بدست آورد، روی یک تخته (که دارای شیارهایی است و به صورت قالب عمل میکند و " سیم مساوی" نامیده میشود) ششهای آماده را بر طبق نقشه خود قرار میدهد و روی آن " سوهان دم پهن" میکشد و شکل معینی را بدست میآورد. بدین ترتیب چوب، استخوان و ششهای سی کامل شده و در بستههای بزرگ به گوشهای گذاشته میشود.
مرحله دوم: طراحی ششهای مرکب و میله
خاتم کار در این مرحله، طرحی که مورد توجه اوست انتخاب میکند مثلاً ترکیبی از اشکال مثلثاتی در داخل شش گوشهای منتظمی مثلثات بزرگ. با داشتن لااقل سه نوع چوب رنگی و فلز و استخوان میتوان ترکیبات احتمالی بسیار متنوعی تشکیل داد.
مرحله سوم: به هم بستن گلها و بسته بندی آنها
وقتی تمام میلهها آماده شد طول اصلی آنها (که 70 سانتی متر است) به 8تکه که هر کدام 75/8 سانتی متر یا بیشتر است، بریده میشود. سپس خاتم کار با درنظر گرفتن بزرگی کار، لایههای استخوان را آماده و نیمی از آن را با قطعاتی که دو سر آن چسب زده شده و به ارتفاع کار مورد نظر میباشد، گرد میآورد.
پس از آن، گلهای شش گوش کوتاه و میله مثلثاتی را روی این تختهها یا استخوانها میچسباند. سپس تخته دیگری روی آن قرار میدهد و همه این مجموعه را میان دو تخته گیره قرار میدهد. سپس دو تا " گوه" هم روی آن گذاشته و با چکش هر دو " گوه" را میکوبد تا سفت شود. این منگنه را " تنگ زنگیره" مینامند. بسته بندی این میلهها را " قامه" میگویند.
مرحله چهارم: بریدن بستهها و لایههای پشت
خاتم کار با اره بسیار نازک " قامهها" را به قطعاتی به ضخامت3میلیمتر میبرد. برش آنها نسبت به محور شش ها قائمه است.
" آصر" ، که از تختههای پشت بند به ضخامت 6میلیمتر میباشد، برشهای خاتم (لایه ی دو سایه) را یکی در میان، در جعبهای به نام " توره" که معمولاً 12 برش خاتم کاری گنجایش دارد، چسبانده و این بسته را میان منگنه (تنگ) چوبی و گوه قرار میدهند.
تهیه خاتم بسیار زمانبر و پر مشقت است و شاید به همین دلیل آن را خاتم نامیده اند؛ چرا که ختم هنر و ظرافت ایرانی است. متاسفأنه در سالهای اخیر با ورود خاتمهای کارخانهایِ چینی، بازار کار هنرمدندانی که عاشقانه به زنده نگه داشتن این هنر پرداخته و چشمان خود را کم سو کرده اند، بسیار کساد شده است.
مرحله پنجم: برش طولی تورهها و سوار کردن ورقهها
در این مرحله، توره را بریده و به صورت ورقههای نازکی قاچ میدهند. این کار نیز با اره بسیار ظریف انجام می شود. برشها به طریقی انجام میشود که اولین برش، لایه ی دو سایه را به دو قسمت مساوی تقسیم کند و برش بعد آصر نخست را شکاف دهد و همین عمل را تکرار میکنند تا 24ورقه که لایهای در حدود 5/1 میلیمترخاتم کاری در یک طرف و 3میلیمتر آصر در سوی دیگر درست کند. سپس ان ورقهها را روی تخته رنده کشویی مخصوص، صاف کرده، سمباده میزنند و به شیئی که باید تزئین شود، میچسبانند که برای چسباندن از چسب مخصوص استفاده میکنند.
در برخی خاتمها برای زیباتر شدن کار یک حاشیه خاص دور شئی را میگیرد که به آن " مُدخِر" میگویند. در انتها سطح خاتم کاری شده را سنباده زده و به آن روغن " سندلوس" میمالند تا در برابر رطوبت مقاومت یابد.
رایجترین چوبها در خاتم کاری
رایجترین چوبها عبارتند از: رنگ قرمز چوب عناب، رنگ زرد روشن چوب نارنج، رنگ سرخ تیره چوب فوفل. برای کارهای گرانبها از چوب آبنوس و چوب قهوهای ساج نیز استفاده میشود.
انواع خاتم از نظر گل
به علت وجوداشکال و طرحهای مختلف درخاتم سازی که به صورت هندسی است و استفاده از قطعات رنگی در آنها که موجب تنوع زیادی میگردد، با انواع مختلفی از آنها مواجه میشویم:
1. خاتم پره وار و
2. خاتم پرهای
3. خاتم نه گلی لایه دار
4. خاتم ابری ساده
5. خاتم ابری یک دور
6. خاتم ابری دودور
7. خاتم جناقی
8. خاتم خطی
9. خاتم طاقی
10. خاتم خیابانی
11. خاتم بته جقهای
و...
انواع حاشیه
1. حاشیه شش گلی
2. حاشیه جویی
3. حاشیه بازوبندی
4. حاشیه طوره دار
5. حاشیه شمسه دار
و...
خصوصیات یک خاتم و محصول مرغوب وهنری
مرغوبیت یک خاتم خوب به ریز نقشی ومنظم بودن طرح بستگی دارد که همهٔ اینها در مهارت استادکار در تهیهٔ مواد اولیه و نحوه کاربرد آن و حوصله و دقت بسیار زیاد خلاصه میشود.
خصوصیات خاتم مرغوب
1. صاف بودن سطح کار و خالی نبودن هیچ جای خاتم.
2. یکنواخت بودن رنگ و مصالح به کار رفته در ساخت خاتم.
3. عدم تغییر در رنگ و شکل.
4. ترمیمکاریها و بتونهکاریها در سطح کار مشخص نباشند.
5. قرینه بودن تمامی گلها و اشکال درسطح کار و زوایا و اضلاع.
6. دقیق و مهندسی بودن اساس و ساختمان طرح که تمامی ابعاد با هم همسان، قرینه و یک اندازه باشند که البته اگر شاسی طرح دقیق نباشد، بهترین خاتم نیز بر روی آن نما و جلوهای ندارد و کل طرح را از بین میبرد. به همین جهت است که یک هنرمند خاتم ساز باید یک نجار چیره دست هم باشد.
7. رنگکاری و روکش دادن محصول بایستی ماهرانه و بدون خدشه و هر عیبی باشد.
8. نقشها ومثلثها هر چه ریزتر باشند، کیفیت و ارزش کار بیشتر است.
9. وزن مناسب جعبه نسبت به نوع مصرف آن.
تذکر مهم: کلیه محصولات خاتم کاری شده بایستی دور از حرارت، رطوبت و نور مستقیم خورشید نگهداری و از تمیز کردن آنها با پارچهٔ مرطوب واز به کار بردن هر گونه جلاسنج بر روی سطوح خاتم اجتناب نمائید.